ما حالمان خوب هست اما تو باور نکن…
به جان شما خودمان را لوس نمیکنیم. چند روزی هست که با سرما خوردگی دست به گریبان هستیم و حسابی در کشمکش هستیم. آمپولهایمان را نیوش جان کردهایم. تمام قرص و شربت و کپسولهای آقای دکتر رو عین هر 6 ساعت که توصیه نمودهاند به شکم بستهایم و همچنان انواع داروهای تجویز شده رو تناول میکنیم با امید به بهبودی اوضاع سلامتیمان. شما هم اگر تا بحال قسر در رفتهاید و به انواع سرماخوردگی و آنفولانزای خوکی، افغانی و نوع A و… که مشمول هیچ تعرفه گمرکی نیستند و بدون بازار سیاه با پائینتر قیمت ممکن در دسترس عموم قرار دارند، دچار نشدهاید قدر سلامتیتان را بیشتر بدانید و رعایت نکات ایمنی را بیشتر بکنید تا مثل بنده و خیلیهای دیگر گرفتار نشوید.
از آنجا که خیلی مصدوم هستیم و هوای حوصلهمان ابریست و دنبال بهانهای میگردم تا به زمین و زمان گیر بدهم و برای اینکه خدای نکرده از سر دلخوری همین یک و نصفی خواننده وبلاگمان نپرد، همینجا کات میدهم… غر آخرم را هم بزنم و بروم، اینکه هوا بدجوری بس ناجوانمردانه سرد شده هست یا شاید من فکرمیکنم سرد شده…