شور، نشاط، هیجان، تلاش، آرزو، هدف، همبستگی، عِرق ملی، از خود گذشتگی، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد، تکنولوژی، پول، پزشکی، دانش، ایجاد اشتغال، غرور، خودخواهی، نژادپرستی، در اوج موفقیت و در یک لحظه بر باد رفتن همه آرزوها، در یأس و نا امیدی وقوع یک معجزه، همکاری تیمی، همه برای یکی… یکی برای همه، استرس، شوک، فریاد، اشک، لبخند، ضجه، غریو صدای جمعیت، اوج هیجان، خلاقیت، مهارت فردی، توانایی جسمانی، خدا، نذر، شهرت، محبوبیت، ثروت، تبلیغات، حسرت، سیاست، لجبازی، تبانی، دروغ، فساد، فرصتی برای بودن، شادی، جشن و پایکوبی در خیابان، زد و خورد، اراذل و اوباش، لنزهای دوربین، استادیوم، نورافکن، 100 هزار جمعیت، چمن سبز، ستارهها، توپ گرد و…
میشه به این لیست کلمات زیاد دیگهای رو اضافه کرد به اندازه تمام کلماتی که در زندگی از اونها استفاده میکنیم ولی چندان هم فرقی نمیکنه چون حالا زندگی یعنی فوتبال و فوتبال یعنی زندگی، یا سادهترش کنیم یعنی، زندگی = فوتبال و این حرفِ بیربطی نیست، چون میشه براحتی نشست و روزها در موردش مطلب نوشت، یا ماهها در موردش حرف زد اما این یک حقیقت انکارناپذیر در زندگی انسان امروزی هست.
اینجا آفریقاست، حالا نبض دنیا اینجا میزنه، انقدر بلند و واضح که همهی دنیا چشمهاشون، گوشهاشون و همه حواسشون به اینجاست، به سرزمین سیاههای پاپتی که روزی بودنشون روی زمین همراه بود با زجر، شکنجه، کار طاقتفرسا، شلاق، تحقیر و بردگی… اما حالا در سال 2010 میلادی، در چنین روزی و تا چند ساعت دیگه همه دنیا با دیده تحسین به این همه صبوری برای تحمل دردها و گذر از دوران سخت زندگی و داشتن امید و تلاش برای رسیدن به آزادی و زندگی بهتر، نگاه میکنه.
زندگی و فوتبال ایستاده بر دروازههای قاره سیاه مترصد این هستند تا با نفوذ در جان و روح این سرزمین و مردمانش حیاتی تازه ببخشند به این جسم و روح رنجور و زخم خورده و فرصتی باشند برای تحقق رؤیای کودک سیاه آفریقا…
همه زیبایی و متمایز بودن فوتبال از سایر رشتههای ورزشی در همین راز نهفته هست که فوتبال میتونه رؤیای شما رو به واقعیت تبدیل کنه و این یعنی جادوی فوتبال…
پینوشت 1: از خیلی قبلترها در ذهنم برنامههای زیادی برای پوشش جامجهانی داشتم که متأسفانه طبق معمول گرفتاریها مجالی نداد، از امروز هم که بازی افتتاحیه 19 دوره جامجهانی فوتبال آغاز میشه، امیدوارم در این یک ماه حسابی از فوتبال، این افیون قرن 21 لذت کافی رو ببرید و تیمی که دوستش دارید قهرمان بشه. از حسرت نبودن تیم ملی ایران هم که بهتره چیزی نگم… فقط حیف شد.
بطور سنتی که انتخاب من ایتالیا، هلند و آرژانتین هست، البته با احترام به برزیل، اسپانیا و انگلستان. هر چند شخصاً از ظهور یک قهرمان جدید با یک تیم خوشتراش و عالی مثل اسپانیا خیلی استقبال میکنم.
پینوشت 2: مطمئناً این تنها پست مربوط به جامجهانی 2010 نخواهد بود، هر چند که قولی نمیدهم اما سعی میکنم به بهانه جامجهانی هم که شده به اینجا بیشتر برسم.