خلوص نیت
یکی از برنامههای معمول در هیئتهای عزاداری که عموماً در تمام نقاط کشور هم اجرا میشه این هست که بعد از اینکه هیئتها در تکیٌه، مسجد یا حسینه خودشون عزادارای رو شروع کردند به سمت مهمترین مکان مذهبی که در شهر یا روستاشون هست حرکت میکنند جایی که محل اجتماع سایر هیئتها و مردم هم هست. در مشهد هم که مطابق رسم معمول همه هیئتها و دستهجات زنجیرزنی و سینهزنی به سمت حرم امام رضا حرکت میکنند…
یادم هست اون موقعها که کوچکتر بودم و به همراه پدرم هیئت میرفتم، بعد از شروع مراسم همراه هیئت به سمت حرم امام رضا راه میافتادیم. هیئت ما، اگر نگم یکی از بزرگترین هیئتهای شرکت کننده بود اما از سرشناسترین هیئتها بود، چون اکثر مردم با اومدن هیئت به خیابون اصلی اون رو میشناختند و با دست نشون میدادند. یادم هست حتی چند بار پلیس (سختم هست اینروزها بنویسم نیروی انتظامی!) که مسئول انضباط هیئتهای عزاداری بود، برای هیئت ما راه رو باز میکرد و تجمعهای مردم رو از سر راه هیئت متفرق میکرد، این حرکتشون هنوزم برام جالب هست چون یادم نمییاد این کار رو برای هیئت دیگهای انجام داده باشند.
همراهی مردم هم با عزاداری هیئت ترکها همیشه برام جالب بود! با اینکه اکثراً فارس بودند و زبان ترکی رو متوجه نمیشدند اما خیلیهاشون چنان اشک میریختند که خود من هم شک میکردم که اینها ترک هستند یا فارس! ولی فکر میکنم اون انضباط که در حرکت هیئت بود با مداحی سنگینی که انجام میشد هر بینندهای رو تحت تأثیر قرار میداد…
حالا که فکرش رو میکنم و مقایسهای میکنم با سالهای بعدی که در این مراسمها حضور داشتم بنظرم مردم اون موقعها رفتارشون خیلی صادقانهتر بود، اشک ریختنشون، عزاداری کردنشون، سینه زدنشون با یک خلوص قلبی همراه بود که میشد براحتی حسش کرد اما تو سالهای اخیر همه چیز شبیه یک نمایش هست، هیچ حسی از خلوص رو نمیشه تو چهره اکثر افراد دید، بیشتر شبیه یک بازخورد اجباری و شایدم رفتار ناآگاهانه هست تا یک رفتار از روی اعتقاد و خلوص نیت!
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟