شاکی روزگار منم
تموم این شهرمتهم
یه حادثه چند ساعته
با من مییاد قدم قدم
زخمها دهن وا میکنند
وقتی دل از دشنه پُره
دست منو بگیر که پام رو خون عشقم میسُره
بگو که از کدوم طرف
میشه به آرامش رسید
وقتی تو چشم هر کسی
برق فریبُ میشه دید…
دروغ چرا… تا قبل از دانلود این آهنگ رضا یزدانی که برای فیلم محاکمه در خیابان، مسعود کیمیایی خوانده، فقط اسمش را شنیده بودم و کاری ازش نشنیده بودم! اما حالا خیلی روز هست که با این صدا و این ترانه همذاتپنداری میکنم…
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟