احتمالاً شب گذشته شما هم یکی از حداقل 2-3 میلیارد ببیننده تلویزیونی بازی دو غول بزرگ جهان فوتبال، بارسلونا و رئال مادرید با ستاره های میلیونیشان بودهاید. جدا از نتیجه بدست آمده که طرفدار کدام یکی از دو تیم اسپانیایی بودهاید مسلماً از دیدن بازی حض وافر را بردهاید. نمایش بالاترین سطح بازی فوتبال در عرصه رقابتهای باشگاهی جهان، حضور فوقستارههای دنیای توپ گرد، به همراه سطح گسترده تبلیغاتی و پوشش گسترده رسانهای موجب میشود تا همه چیز برای دیدن این دربی فوتبال حساستر و هیجانانگیزتر به نظر بیاید. در کنار اینها مسائل مربوط به شکلگیری این رقابت دیرینه و ریشه اختلافات اجتماعی دو گروه از یک جامعه که همچنان در قالب یک رقابت فوتبال ادامه دارد هم بماند…
بازی را که دیدهاید و تا الان هم کلی راجع به حاشیههای قبل و بعد بازی خواندهاید پس من دیگر تکرارشان نمیکنم. اما یک نکتهای که دیشب در جریان بازی یکم روی اعصابمان رفت، علیرغم توقعم مربوط به گزارش عادلخان فردوسیپور میشود!
در اینکه گزارشهای عادل فردوسیپور در حال حاضر و در طی چند سال حضورش در تلویزیون ایران منحصر بفرد بوده شکی نیست. به تعبیری عادل بهترین گزارشگر تلویزیون ج.ا محسوب میشود و انتخابش بعنوان گزارشگر بازی دیشب برای خود من بیشتر از دیدن بازی خوشایند بود. تصور 90 دقیقه سوتیهای خیابانی یا دیگرانی که در جریان بازی از روند گزارش جا میمانند و سر پائین گزارش میکنند واقعاً عذابآور بود. اما همه این نوشابه باز کردن برای عادلخان باعث نمیشود از این نکته غافل بشویم که بدلیل همین بیرقیب بودنش و عدم حضور چهرههای مستعد گزارشگری جدید در تلویزیون باعث شده است تا سطح گزارش عادل هم از قبل بالاتر نرفته که هیچ، گاهاً سوتیهای کمتر از دیگر گزارشگران در جریان گزارش یک بازی نداشته باشد، ولی خُب بدلیل نکات فنی و حاشیهای زیادی که در طول بازی میگوید و همچنین کاریزمای شخصیتی و محبوب بودنش کمتر مود نقد قرار میگیرد.
از نکات منفی گزارش دیشبش هم میتوان به صحنه گل بارسلونا اشاره کرد، وقتی زلاتان ابراهیمویچ به اندازه یک بازو از مدافعین رئال جلوتر بود و گلی مشکوک به آفساید به ثمر رساند، عادل فردوسیپور با یک جانبداری خاص و قاطعانه رأی به صحیح بودن گل بارسلونا داد!!! جالبتر هم اینکه برای اینکه حرف خودش را دو تا نکند روی صحنههایی که تلویزیون اسپانیا چندین بار برای نشان دادن مشکوک بودن گل زوم کرده بود هیچ واکنشی هم نشان نمیداد!!!
این رفتار عادل یکم برایم عجیب بود، البته فکر میکنم این هم بر میگردد به اعتقاد گزارشگرهای ایرانی که به استناد گفتههای خودشان متفقالقول معتقدند چون در ایران نمیتوانند مانند همتایان خارجیشان علاقهشان به تیمهای داخلی را بیان کنند لذا مطرح کردن علاقهشان را در مورد تیمهای خارجی برای خودشان مجاز میدانند. به نظرم این موضوع بر میگردد به اینکه گزارشگر چقدر در کارش حرفهای باشد! و چون این ضعف در گزارشگرهای ایرانی هست و البته فرهنگ عمومی جامعه ایرانی ظرفیت پذیرش این علاقه گزارشگر را ندارد و همین موضوع را به همه چی تعمیم میدهد، لذا به هر دو طرف میشود در این مورد بخصوص حق داد، اما این بهانهای نمیشود که چون این حساسیت در رقابتهای خارجی بر روی کار گزارشگران نیست در طول گزارش بازی بیننده را به بازی بگیرند و بواسطه میکرفونی که در اختیارشان هست جولان بدهند.
در ادامه گیر دادن به عادل هم اینکه، از حق نگذریم دیشب هم گزارش خوبی داشت (مخصوصاً تأکیدش بر روی نتایج الکلاسیکو و کنایه به دربی ایران که همیشه مشخص است به تساوی کشیده میشود)، اما همین یکجانبه گزارش کردنش چندان خوشایند نبود. در طول بازی بهبه و چهچه از بازی بارسلونایی که بهترین فوتبال در سطح دنیا را بازی میکند در حالیکه در این الکلاسیکو به جز اندک دقایقی نتوانست هارمونی بازیاش را بدست بیاورد آن هم بدلیل بازی خوب رئالمادرید که از چشم عادلخان پنهان ماند (!!!). مقایسه بازی چند شب پیش اینترمیلان و بارسلونا که منتج به شکست اینترمیلان صدرنشین بلامنازع کالچیو و تیم آقای خاص (خوزه مورینیو) در بازی که نه مسی و نه زلاتان حضور داشتند شد. نمایش ضعیف اینتر مورینیو که همیشه به داشتن تیمهای قدرتمند با ساختار دفاعی قوی شهره هست میتواند مقیاس خوبی برای بازی تحسینبرانگیز رئال مادرید و باخت ناعادلانهاش به بارسلونا باشد (اصلاً تابلو نبود که من طرفدار کدام تیم هستم!).
…
از همه اینها گذشته چون عادل را دوست دارم و به کارش معتقدم و اینکه دوست ندارم این سرمایه ملیمان بخاطر نبود حریف تمرینی به بیراهه برود نقدش کردم، وگرنه مثل نظرسنجیهای برنامه 90اش با درصدی بالا آرای مثبت را به گزارشش میدهم.