Sms رو نگاه میکنم یک شماره آشنا هست، مسیجش رو که میخونم بدون مقدمه و بیهیچ سلام علیکی رفته سراغ کَلکَلهای همیشگیمون…!
خیلی وقته ازش خبری نیست. آخرین باری که دیدمش بهم گفت در حال آماده کردن مقدمات زندگی مشترک هست و گرفتاری درس و کار و… اجازه نمیده تا بیشتر از این ببینمش، بهش میخندم و میگم اینها که بهونههای نخنمایی هست، یک چیز تازه و آپدیت شده بگو تا دلم خوش باشه، وگرنه دیگه حنات پیش من یکی رنگی نداره…
خب حقم دارید، یکم شاید تعجب کرده باشید از عنوان مطلب امروزم! اما اونهایی که عشق فوتبال هستند، یعنی همونهایی که هم فوتبال نگاه میکنند و هم فوتبال بازی میکردند (مثل من) و یا شایدم هنوزم بازی میکنند، این یک موضوع ملموس در زندگی و روابط اجتماعیشان بوده و هست.
برای خیلی از ما آدمها (همون واجدین شرایط در سطور بالا) پیش اومده که به بهونه بازی فوتبال با خیلی از غریبهها آشنا شدیم. اونم چه آشنا شدنی! تو یک مسابقه فوتبال با یکی که از بد حادثه مثل خودت بازیش خوب هست، مثل خودت در بازی جدی هست، مثل خودت سرسخت هم هست و از باختنم مثل خودت حسابی متنفر هست. حالا تو بازی حسابی با طرف تریپ کَلکَل افتادهاید. با هر گلی که به تیمش زدی کلی حال کردی، با هر دریبل و لایی که ازش خوردی حسابی جلوی طرف سوسک شدی و لجت در اومده… با همه این اوصاف، شاید هیچ موقع بهش نگفتی اما بخاطر همه این خصلتهایی که خیلیهاش هم شبیه خودت هست، تحسینش کردی… و دیری نمیگذره که میبینی خیلی وقته بخاطر همین اخلاقیات و المانهای مشترکی که دارید در کنار هم توپ میزنید و حالا اون شده بهترین رفیق زندگیت.
به همین سادگی، یک بازی فوتبال بهونهای میشه برای خلق بهترین لحظههای زندگیت در کنار آدمهایی که حالا از بهترین دوستان زندگیت شدن. آدمهایی که از این که فرصت این رو داشتی تا در زندگی باهاشون آشنا بشی حس خوبی بهت دست میده و خیلی از خاطرات خوب زندگیت در کنار اونها رقم خورده…
پینوشت: امروز بازی پرسپولیس و استیلآذین هست، نکته جالبش هم تقابل علی کریمی مقابل پرسپولیس هست. خلاصه که مطمئناً برای کریمی سخت هست. قلبش یک چیزی می گوید و اخلاق حرفهای ناگزیرش میکند تا خلاف ندای قلبش عمل کند. امان از دست این فوتبال!!!
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟