چی…؟
نه قرار نیست با این کلمهها یک جمله بسازید… تا آخر پست همراهی بفرمائید تا دستگیرتان شود.
1- شا دوماد:

عکس از ویکیپدیا
خنچه بیارید
لاله بکارید
خنده بر آرید
میره به حجله شادوماد
بله برونه گل میتکونه
دسته به دسته دونه به دونه شادوماد…
هااا… چی شد، گل از گلتان شکفت! اگر اینطور هست که یک فاتحه به روح من فوت کنید، یکی هم هدیه روح مرحوم ویگن علیهرحمه بفرمائید که اول صبحی دست به دست هم دادیم تا خنده بر لبتان بنشیند.
فکر میکنم کمتر ایرانی باشد این ترانه را نشنیده باشد و کلی هم خاطرات نیناشناش باهاش نداشته باشد، خصوصاً خانمها و آقایانی که مزدوج شدهاند و این آهنگ قریب به اتفاق پایه ثابت مراسم ازدواجشان بوده است. امروز هم سالروز درگذشت سلطان جاز ایران ویگن دِردِریان خواننده و هنرپیشه سرشناس ایرانی هست. خوش به سعادت انسانهایی که چنان زیستاند، حتی یاد نبودنشان هم باعث خنده و نشاط و زندگی برای دیگران میشود.
خوب حالا که سر صبحی یکم بهتان انرژی تزریق کردم و شما هم مالیاتش را با فاتحه به روح ویگن مرحوم پرداخت کردید برویم سراغ بقیه پستمان.
2- فریدون مشیری:
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ!
پیرو همین توصیه مرحوم فریدون مشیری که دیروز سالروز درگذشتش بود، تصمیم گرفتم که برای یک امروز هم که شده شیشه غم را به زمین بکوبم، گواه ادعایم هم همین قسمت اول نوشتهام.

پیام صادقیان کاپیتان تیم ملی فوتبال نوجوانان ایران
3- تیم ملی فوتبال نوجوانان آبروی فوتبال ایران:
علاقه به فوتبال و حُسن این فوتبال نگاه کردن در این هست که کلی به اطلاعات عمومی آدم و بخصوص بخش جغرافیاییاش، افزوده میشود. گواه حرفم هم همین بازی دیشب بر و بچ تیم ملی نوجوانان فوتبال کشورمان در جامجهانی نوجوانان بود که موفق شدند تیم گامبیا قهرمان آفریقا را با 2 گل شکست دهند. اما وجداناً چند نفرتون تا حالا میدونستید که ینگه دنیا و تو قاره سیاه کشوری هم به اسم گامبیا وجود داره. من که خودم همیشه نمره جغرافیام از 20و 19و 18 کمتر نبوده و کلی ادعای اطلاعات عمومیام میشود (بشنو باور نکن) یادم نمییاد از این کشور چیزی شنیده باشم.
خلاصهاش هم این که دست بچههای تیم ملی درد نکند، حالا که سوپراستارهای بزرگسالمان با آنهمه اِهن و تلپ به هیچ جایی نرسیدند و در کف جامجهانی 2010 ماندیم، امیدوارم این بچهها یک آبرویی از فوتبال ایران در دنیا بخرند تا انقدر شرمنده رنکینگ فیفا نشویم.
4- معجزه کائنات یا تلهای برای یک ژوکر!؟:
از هر چه بگذریم سخن پول خوشتر است!!!
خدمت شما عرض شود که یک پیشنهاد اغوا کننده کاری بهم شده است که به لحاظ مالی کلی قرار هست بیلگیتس شویم (بنظرم الان وقتشه که شما بگید بزک نمیر بهار مییاد، کمپوزه با خیار مییاد).
خلاصه با این پارادوکس اینروها خیلی کلنجار میروم که:
نانی که بیزحمت بدست میآید برکتی ندارد (بقولی یک جای کار میلنگد) و یا مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد!؟
باید در یک حرکت گاز انبری تهتوی کار را در بیارم بعد بروم سراغش… (نیتم هم از نوشتن این رویداد شخصی فقط اطلاعرسانی بود جان شما و هیچ انگیزهی دیگری در کار نبود، حالا از من اصرار و از شما انکار!!!).
مؤخره این که این sms را اینروزها زیاد در خاطر مرور میکنم:
«سه راه برای پولدار شدن: 1- بابات برات پول در بیاره 2- بابای مردم رو در بیاری، تا پول در بیاری 3- بابات در بیاد تا پول در بیاری».
نمیدانم… اما فکر کنم مال من ملغمهای از هر سه تایشان بشود!!!
5- پرسپولیس – تراکتورسازی نبرد هواداران:
در اینکه تیم مثلی تراکتورسازی بعد از سالها مجدداً به لیگ برتر اومده و کلی هیجان، شور و نشاط همراه با خودش به فوتبال ایران آورده جای هیچ تردیدی نیست. اما اتفاقات این چند وقته و ادعاهای مربی این تیم تبریزی این روزها خیلی سر و صدا ایجاد کرده. امروز هم که بازی پرسپولیس و تراکتور (یا بقول هواداران آذری تراختور) هست، بیشتر از اینکه نبرد دو تیم فوتبال باشد، جنگ حاشیهها و خصوصاً طرفداران دو تیم هست. زمزمه اومدن چند هزار طرفدار تراکتورسازی به تهران، صدور بیانیه باشگاه تراکتورسازی و تشکر از باقری برای بازی نکردناش مقابل تیم سابقاش اون هم در حالیکه به گفته پزشک پرسپولیس باقری بدلیل مصدومیت به این بازی نرسیده هم جای سؤال دارد. و در کنار همه اینها درگیری علی کریمی بازیکن محبوب قرمزهای پایتخت که همچنان مورد حمایت طرفداران پرسپولیس هست با هواداران تراکتور، به اضافه مراسم تقدیر باشگاه پرسپولیس از کاپیتان تراکتورسازی که سابقه بازی در این تیم را دارد، از نکات جالب این بازی هست. و بنظرم اگر این بازی آخرهفته بود نبرد عادلانهای بود اما به هر حال پرسپولیسیها برای داشتن عنوان همیشگی پرطرفدارترین تیم ایران، امسال رقیب سرسختی بنام تراختور رو در پیشرو دارند.
Read Full Post »